دهـکــده ادبـیــات پـاســارگــاد
به وبلاگ خودتون خوش آمدید امیدوارم لحظات خوبی را سپری کنید

 http://upload7.ir/images/80575433687033264331.jpg

 

 

♥اولـــیـــن‎"‎ تـــــــــو‎ "‎ بـــودی♥
♥آخــــــریـــن هــــم " تـــــــــو " خـــواهـــی بـــود♥
♥نـمـــی خـــواهـــم طـــعـــم چـــشــــــم دیـگـــری را بـنــــــوشـــم♥
♥انـتــظــــــار " بـــارانــت " ســخـــت هـــم بـــاشــــــد♥
♥فــقـــط بــه خــیـــال آمــــــدنــت♥ ♥خـیــــس خــیــســـم♥







ارسال توسط نــاهـــــیــد

 http://upload7.ir/images/60867715021488784502.jpg

 

 

- از ايـن دنـيــــا كــه بـــروم
دلــــم بــراي تـمــــام چــيــــزهـــايــي كـــه لـمـــس نـكـــردم تـنــگ مــي شــود
از ايـن دنـيــــا كـــه بــروم
دلـــم بــراي عـشـــق از دســـت رفـتـــه ام تـنـــگ مــي شـــود
از ايــن دنـيـــا كـــه بــروم
دلـــم بــراي خـيـــانــت هـــايـــي كـــه ديــــدم و دم نـــزدم تـنـــگ مــي شـــود







ارسال توسط نــاهـــــیــد

 http://upload7.ir/images/65218209608985857450.jpg

 

 

- آدم خــوب قـصــــه هــای مــــن!!
دلـتـنـگــت شــده ام‎ ‎
حـجـمــــش را‎ ‎ مـیــخــــواهــــی؟؟؟‎ ‎
خــــدا را تــصـــور کــن . . .‎ ‎
دلــــم بــرات تــنــــگ شــــده . . .







ارسال توسط نــاهـــــیــد

 

 

- اشـكـهــا قـطـــره نـيـسـتـنــد !
بـلـكــه كـلـمــاتـى هـسـتـنـــد كـه مــى افـتـنـــد . . .
فـقــط بـخــاطـــر ايـنـكــه :
پـيـــدا نـمـيـكـــنـنـد كـسـى را كـه
مـعـنــى ايـن كـلـــمـات را بـفـهـمــد . . . ! ! !







ارسال توسط نــاهـــــیــد

 

 

- هـمـیـشــه دقـیـقــــا" وقـتـــی پُـر از حــرفـــی
وقـتــی بـغــض مـیـکُـنــی
وقـتــی داغــونــی
وقـتــی دلِــت شـکـسـتــه
دقـیـقـــا هـمـیــن وقـتـــا
آنـقـــدر حـــرف داری کــه
فـقــط مـیـتـــونـی بـگـــی : "بـیـخــــیــال"





ارسال توسط نــاهـــــیــد

 

 

- ایـــــن تــــــــــــو نـیـسـتــــی کـه مــــــرا از یــــاد بـرده ای . . .
ایـــن مـنـــــم کـه بـه یــــــادم اجــــــازه نـمـی دهـم
حـتــــــی از ذهــــــن تـــــو عـبـور کـنـد!!!
صـحـبـت از فـــــــرامـوشـی نـیـسـت ،
صـحـبـت از لـیــــــــــــاقـت است...!!!





ارسال توسط نــاهـــــیــد

 

 

- بغـل مـیـگــیـرم عـکـسـهــاتـو
شــایـد آروم بـگــیـره آغــوشـم
لـبــاســی رو کــه دوســت داشـتــی بـرای آیـنــه مــی پـوشــم
مـیـخــوام بـاور کـنــم رفـتــی
مـیـخــوام خــالــی شــم از رویــات
هـمــش چـشـمـهــامــو مـیـبـنــدم
شــایــد یــادم بــره چـشـمـهــات . . .





ارسال توسط نــاهـــــیــد

 

 

- زمان گذشت بدون توجه به چیزهای کوچکی که کم هم نبودند چیزهای کوچکی که حداقل می توانستند تحمل کردن زندگی را آسان تر کنند گاهی فرصت نبود گاهی حوصله و من خیلی دیر این را فهمیدم خیلی دیر هر چند که شاید هنوز هم پشت این همه سیاهی کسی ، چیزی پیدا شود که نام من را از یاد نبرده باشد...





ارسال توسط نــاهـــــیــد
متن زیبای عاشقانه

 

 

- دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کند دیگر گرمای دستی دلم را به تپیدن وا نمی دارد میروم تا در تاریکی راه خود را پیدا کنم که به چراغهای نورانی و دستهای گرم دیگر اعتمادی نیست





ارسال توسط نــاهـــــیــد

 

 

- اگر دلتنگی کم آوردی غصه نخور! من به جای هر دویمان دلتنگتم!!! من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بد آه نگ است بیا ره توشه برداریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است اگر دلتنگی کم آوردی غصه نخور! من به جای هر دویمان دلتنگتم!!





ارسال توسط نــاهـــــیــد

 http://upload7.ir/images/79487754545758282846.jpg

 

 

- وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود
با سار ِ پشت پنجره جایم عوض شود
هی کار دست من بدهد چشم های تو
هی توبه بشکنم و خدایم عوض شود
با بیت های سر زده از سمت ِ ناگهان
حس می کنم که قافیه هایم عوض شود
جای تمام گریه ، غزل های ناگــــــزیر
با قاه قاه ِ خنده ی بی غم عوض شود
سهراب ِ شعرهای من از دست می رود
حتی اگر عقیده ی رستم عوض شود
قدری کلافه ام و هوس کرده ام که باز
در بیت های بعد ، ردیفم عوض شود
حـوّای جا گرفته در این فکر رنج ِ تلخ
انگــار هیچ وقـت به آدم نـمی رسد
تن داده ام به این که بسوزم در آتشت
حالا بهشت هم به جهنم نمی رسد
با این ردیف و قافیه بهتر نمی شوم !
وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود

 

 

- ( الهام دیداریان )




ارسال توسط نــاهـــــیــد
گالری تصاویر سوسا وب تولز

 

 

ميـــنــــويـــــســم ...
خـــــــط ميــــــــزنـــــم ....
ميـــــنـــــويــــســـم
از "تــ ــ ــ ــ ــــو"
از "عشــــــــق"
و بــــــــاز، خـــــــط ميــــزنــــــم!
درد ميــــكــشـــــم، ولــــی بــــــــاز،
ميــــــنــويــــــســم!
ميـــنـــويـــــــسـم تــــــــا وقــتـــی كـــه بـــرگشــتـــی ،
درد هـــــایـــــم را بـبیــنــی
تـــــا بـــدانـــــی وقــتــی نیســـتــی
چــــــه ميـــكــشــم . . . تــــــــا بــمــــانــــــي
ولــــــی همــــــــــه اش را خــــــــــط ميــــــــزنم
نــــَـــه.... اصلــا ميـــســوزانــمش
تــــــــا كســــی نفَـــــهـــمَـــــد كــــه مُــنتــظــــرت بـــودم و نیــــامـــدی!
ولــــــی بــــــــاز . . .


ارسال توسط نــاهـــــیــد
گالری تصاویر سوسا وب تولز

 

 

- خــوابـم نـمــی بــرد
بـیــداری رخـنــه کــرده اســت مـیــانِ مــردمــک ِچـشـمــانـم
بـادِ پـایـیــز، در راه اســت
ابـرهــای ِخـیــالــم را ،بـاد بـا خــود مــی بـرد
روی آسـمــان اقـیــانـوس
ومــن احـســاس مــی کـنــم
نـم نـم بـاران ، مـیـان دو چـشـمــم
شــوق بـاریــدن دارد
بـی غــرش ابــر
بـی هــوای ســرد
نـاگـاه ، ابـرِ خـیــالــم , بـاریــدن گــرفـت
چـکــه چـکــه از ابـرهــایِ تـکــه تـکــه
رودی جــاری شــد
روی گــونــه هــایِ خـشــکـم
رودی کــه آبـش بــه شــوری نـمــک دریـا بـود
و بــه زیـبــایــی رویــا
و مــن چـشـیــدم چـه شــور اســت!
طــعــم نـبــودنــت


"مــــریـم بـهـنــام"




ارسال توسط نــاهـــــیــد

 

 

 

کمی‌عوض شدم دیریست از خداحافــــظی‌ها غمگین نمی‌شوم به کسی تکیه نمیکنم از کسی انتظـــار محبت ندارم


خـــــودم بوسه میزنم بردستـــــانم سر به زانوهایم میگذارم و سنگ صبور خــــــودم میشوم چقدر بـــزرگ شدم یک شبه‎ ‎.‎ ‎.‎ ‎.




ارسال توسط نــاهـــــیــد
گالری تصاویر سوسا وب تولز

 

 

 

به خوابی هزار ساله نیازمندم تا فرسودگی گردن و ساق ها را از یاد ببرم و عادت حمل درای کهنه ی دل را از خاطر چشمها و پاها پاک کنم دیگر هیچ خدایی


از پهنه مرا به گردنه نخواهد رساند و آسمان غبارآلود این دشت را طراوت هیچ برفی تازه نخواهد کرد !

( زنده یادحسین پناهی )


ارسال توسط نــاهـــــیــد

  ۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ www.shabahang20.blogfa.com ۩۞۩

کنج تنهایی من قشنگ تر از بودن با کسی است 


که هر بار دلش به هوای دیگری می رود !

 

 




ارسال توسط

  ۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ www.shabahang20.blogfa.com ۩۞۩

کنج تنهایی من قشنگ تر از بودن با کسی است 


که هر بار دلش به هوای دیگری می رود !

 

 




ارسال توسط
حوالی غروب بود. ساعت کاری خورشید داشت تمام می شد. کنار دریا چادر زده بودند و آتشی روشن کرده بودند. دختر کنار آتش مشغول درست کردن غذا و پسر کنار در چادر ، دست به سینه، نشسته و به گذشتشان فکر می کند؛ به اولین روز آشنایی. دخترها در فاصله ی زیادی از هم ایستاده اند و باهم بدمیتون بازی می کنند. البته، بازی که نه، با راکت هایشان ادا در آورده و همدیگر را مسخره می کنند و صدای قهقهه شان تمام پارک را پرکرده است. کمی آن طرف تر، دو پسر به دور خود می چرخند:«آخه پارک به این بزرگی 4 تا تابلو نداره که راهو نشون...» _ «اه یه لحظه ساکت باش. پیداش می کنیم دیگه. اصن برو از اون دخترا بپرس.» _ « برو بابا. الان یه تابلویی چیزی...» _ « لوس نشو. اینجوری تا فردا صبح هم پیدا نمی کنیم.» _ «خیلی خب.» پسر به سمت دخترها که تازه می خواهند بازی واقعی شان را شروع کنند، راه می افتد. «ببخشید، خانم...» دختری که شال و مانتوی سبز دارد؛ به سمت او برمی گردد. موهای سرخ آتشینش را کنار می زند و می گوید:«بفرمایید.» آتش موی دخترک، به گونه های پسر می دود و آن را گلگون می کند. زبانش بند می آید و با خجالت می گوید:« ببببخشید. شما می دونین سرویس بهداشتی کجاس؟» دخترهم که خجالت کشیده، شالش را مرتب می کند و راه را به او نشان می دهد. پسر به سمت دوستش بر می گردد. دوستش چشمکی به او می زند و می گوید:« نمی دونی قیافت چقدر ضایس. عاشق شدی؟» پسر موهایش را از جلوی پیشانی اش کنار می زند و با لبخندی ساختگی میگوید:«مثله اینکه ..» دختر سرش را از روی آتش بلند کرده و به همسرش نگاه می کند که غرق در افکارش است. موهای سرخش را کنار زده و میگوید:«به چی فکر می کنی؟» پسر بلند می شود و به سمت همسرش می رود. شانه هایش را می فشارد و می گوید:«دوستت دارم؛ گل گلدون من.» سپس سه تارش را برمی دارد و روی صندلی می نشیند؛ و آواز گل گلدون سر می دهد. دخترک می ایستد. نسیمی که از سوی دریا می وزد؛ موهایش را به پرواز در می آورد. آوای سه تار در ساحل می پیچد. از آن شب فقط سایه ای تیره از نیمرخ دختر می ماند ، بر پس زمینه ی آسمان سرخ غروب و دریای پشت سرشان. و صدای پسرکی با سه تار در دستش که با عشق می خواند: گوشه ی آسمون پر رنگین کمون من مثه تاریکی تو مثل مهتاب اگه باد از سره زلف تو نگذره من میرم گم میشم تو جنگل خواب....


ارسال توسط نــاهـــــیــد
ای آنکه در بازارِ دل جان می فروشی ♥ بی ادعایی ، عهد و پیمان می فروشی ♥ آیا خریدارِ تو هستند این جماعت ؟؟؟♥ یا آنچه با ارزش تر است آن می فروشی ♥ احساس غربت را برای من خریدی ♥ قربِ خودت ، با دستِ لرزان می فروشی ♥ خورشید آنان اسکناسِ تا نخورده ♥ من را به ایشان با دل و جان می فروشی ♥ قصر غزلها رنگِ رویای تو دارد ♥ این خانه را بر سنگ و سیمان می فروشی ♥ آنها نمی دانند مهتابم تو هستی ♥ این گوهر نا یاب ارزان می فروشی ♥ انسانیت گم می شود در کفر و عصیان ♥ وقتی که روحت را به شیطان می فروشی ♥ اما برای من خودت پروردگاری ♥ عرفان و فقه و زهد و ایمان می فروشی ♥ تو ماهرانه ظلم بر من خوش نمودی ♥ اینک لوایِ حکمِ قرآن می فروشی ♥ خواب از دو چشمانِ ترِ من می ستانی ♥ اینبار کابوسِ پریشان می فروشی ♥ اینجا نشستم با تمامِ هست و بودم ♥ بانوی من یوسف به دکان می فروشی♥ گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
تویی آرامش دریای ابی ؛ به زیر ابرهایی ، ماهتابی ♥ چو از من دور گشتی بی مهابا؛ شدی طوفان آن دریای آبی♥ که از آرامشت دیگر خبر نیست؛ کجا رفت آن سکوت شامگاهی ♥ تو چون بال و پر خشمت گشودی ؛ از آن اوج محبت در فرودی ♥ ستمکارانه مارا ترک کردی تو دعوت بر سکوت مرگ کردی ♥ برفتی از دلم اما دل افگار؛ تمام جمع را کردی تو آزار ♥ الهی هر کجا هستی بسوزی که رفتی بر ره آتش فروزی ♥ از آن افکار وحشی خو حذر کن؛ رفاقت را کمی هم بیشتر کن ♥ بمان با هر که بعد از ما نداری؛ کزین دنیای بد اندر گذاری گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
دیـــرگــاهـــی ســـت درایــن کـــوچـــه ی عـشـــق ؛ فـکـــرمـــن ایـنـســـت : بـــه ســویــت پــــرواز! ♥ تــاکــه شـــایــدپــرو بـــال بـگـشــایــی ؛ ســـوی ایـــن خـســــتــه دل و پــر زنـیـــاز ♥ چــه مــســــتــانـــه گــذرکـــردی ازایـنــجـــا ؛ ازایــن خـلـــوتـگــه عــشــــاق بــــی عــشــق ♥ ازایــن ویــرانـــه کـــه آبـــاد کــــردی ؛ بــه ســـان آدمــی کــــزســـربــه پــا عــشـــق ♥ حـضـــور روح بـخـــش تــو درایـنـجــــا ؛ چـــه هـــابــامـــن بـــی نــــاو نـــوا کـــرد ♥ وجـــودپــر ز رمـــز و رازت ای دوســـت ؛ چــــرا آخـــر،چــــرا ایـنـگــــونــه تــا کــــرد؟! ♥ بـیـــا و بــس کـــن ایــن بـیــهـــودگـــی هـــا ؛ تـمـــامــش کــن،تــو دانــی آخــرش چــیــســــت؟ ♥ مـنـــم تـنـهـــاو خــامــــوش کـنــج ایـنـــجــا نـمـــی دانــی نـبـــاشـــی آخــــرش چـیــســت؟ ((((سمیرا♥"ساده"♥)))) گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
شــادی دلـــم بـــرای تـــو؛ غـــم ایــن روزهــــا هـــم مــال مـــن ♥ ایـــن غــــزل هــــا،شـعـــرهـــایــم مـــال تـــو؛ خـســتــگــی هـــا، ایـــن تـنــــش هـــا مــــال مــــن ♥ انـتـظــــارم،چـشــمــهـــایــم مـــال تـــو ؛ غــصـــه هـــای روزهـــای انـتــظــارم مـــال مـــن ♥ ایــن دسـتـــهـای پــرنـیـــازم مـــال تـــو ؛ ایــن نـگــاه پــر ز خـــالــی مــال مـــن ♥ خـسـتـــه ام از ایــن حــرفـهـــا مــن دگـــر ؛ تــا چـقـــدر از آن تــو ،از آن مــــن ♥ مــن کــه عـمــریـســت در انـتـظــــار آن روزم ولـــی ♥ لااقـــل یــادت بـمــانـــد مـــال تــوهــــا مـــال مـــن گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
راس ســـاعـــت دلـــتـنـگــی از ســـمــت عــشــــق دلـشــــوره ای بـــه ســــراغــــم مـــی آ یـــد بـــه رنــگ و بـــوی تــــو بــغــــض مــیــکــــنــم نـبــــودنــــت را بـــاران بـــوســــه را کـشــــیــده ام تــا جــــاده هــــای روســـتـــایـــی تـنــــت تـــا حــــوالـــی چـــشــــمــت شــــایــد گــــل کــــنــم در تـــــو ایــــن جــــا زمــــیــن شــــور مــیــــزنـــد نـبــــودنــت را تـــا دانـــه هــــای بـــــاکـــره مـــومــیــایـــی شـــــونـــد بــــرای قــــرنــــی بــعــــد . . . (((((اعظم اکبری)))) ♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥●♥● منبع ‏: وبلاگ رسمی خانم "اعظم اکبری" با عنوان و آدرس زیر : "( به رسم سیب ها )" http://berasmesibha.blogfa.com گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
هــمــــه عـمــــر پـلــــک هــــایــم را بـسـتــــم شــــایــد بـگــــذرد ای دریـغــــا کـــه روزگـــار پـلــــک هـــایـش بـــاز بـــود و تـــو بـــاز بـگـــو بــا یـک پـلــــک بــــر هـــم زدن هــمــــه چـیــــز تـمـــام مـــی شـــود ایــن پـلــک بـــر هــــم زدن هــــایـــی کـــه تـــو مـــی گـــویـــی بــایـــد ثــانـیــــه هــــای تـلــخ و شــیـــریـنــش را بـگـــذرانـــد چـــه پـلــک بـــر هــــم زدن هــــایــی کـــه انـتـظــــار مــــی کـشـــنــد تــا مـــن و تـــو طــعـمـــه ی ثــانـیـــه هـــایــش شـــویـــم و تـــو بـــاز بـگــــو بــا یـک پـلــک بـــر هــــم زدن هـمــــه چـیــــز تـمــــام مــیشــــود گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
تــویــی آدم، مـنــم حــــوا♥ دو تــا دلـگـیــر از ایـن دنـیــــا♥ شــده دنـیـــا پــر از سـیــب و پــر از گــنـــدم♥ شــده قـابـیــل هـمــــه رویــای ایــن مـــردم♥ بــرو آدم در ایــن دنـیــــا بـهـشـتـــی نـیـســت♥ شـبـیـــــه قـــابـیــــل بـــودن ، بـــد ســـرشـتــــی نــیــســـت♥ بــــرو آدم کـــه مـــن دلـگـــیـرم از آدم♥ از ایــن آدم شــــدم حــــوای پـــر مــــاتــم گالری تصاویر سوسا وب تولز


تاریخ: چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:متن عاشقانه , متن ادبی , شعر عاشقانه , شعر کوتاه ,
ارسال توسط نــاهـــــیــد
رفـیـــق گـــریــه هــای مــن! تــو دل بـــریـــدی از قــفــــس ♥ نـشـــد یــه بـــار دیـگـــه بــه شـــونــه هـــات تـکـیـــه کــنــــم ♥ بـشـکـــنـم بــغــض خـسـتــمـــو، تــو آغـــوشــت گـــریــه کـنـــم ♥ تــا اومـــدم صــدات کــنـــم چـشـــاتـــو روم بــســتـــه بـــودی ♥ قــــرار نـبـــود بـــری ولــی، تـــو از قـفــس رفـــتــه بـــودی ♥ خــودت امــیـــد مــن شـــدی مـــگــــه چــشـــم امــیـــدت خــســتـــه شـــد ♥ هـــوای پــروازت کــجـــاس؟ چـــرا پـــرت شـکـســتــه شـــد ♥ مــگـــه نـگــفــتــی بــا هـــمــیــم تــا آخــــریــن صــــدا، تــا آخـــریـــن نــفــــس ♥ رفــیـــق گــــریــه هــــای مـــن! تـــو دل بــــریـــدی از قــفـــس ♥ هــنــــوزم از صـــدات پــــرم، نــمـــی شــــه بــی تــو ســــر کــنـــم ♥ نـبـــودنـــت، مـــرگــه مـــنــــه.. نـمــــی تـــونـــم بــــاور کـنـــم . . . گالری تصاویر سوسا وب تولز


تاریخ: دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:شعرنو , اشعار عاشقانه , متن عاشقانه , متن ادبی,
ارسال توسط نــاهـــــیــد
شـبـــا ایـنـجــــا لـــب ســــاحــــل، هــنــــوزم خــیــلــــی قشــــنگــــه ♥ بـــی تــــو خــــیـره ی غــــروب و بــا دلــــی کـــه از تـــو تــنــــگه ♥ مـــی شــکــنـه سـکـــوتــو گـــاهــــی هـــق هــــق مـــــوجـــای خــســـتــــه ♥ مـــی رونـــم ذهــــــنــو بــه سـمـتــــت بـــا یـــه قــــایـــق شـکــســـتــه ♥ ســــردیــه نــســیــــم ســـاحـــل؛ تــنــــی کـــه بـــی تــــو مــــی لــــرزه ♥ بــودنـــت تــــو ایـــن حــوالـــی، دیـگـــه یــک خـیــــال مـحــضـــه ♥ ســهــمــم از بــودنـــت کـــــم نــیــس ؛ایـــن هــمـــه خــاطـــره ایــنـجــــاس ♥ تـــو کـــه از یــادم نــمــیـــری... شـــاهــــدم مـــوجــــای دریـــاس ♥ حــــرفــمـــو دریـــا مـــی فــهـــمــه کـــه یــه روز تــــو رو بـــه مـــن داد ♥ غــیــــر از ایــن ســـاحــل آروم هـیــچـکـســــی مـــنــــو نـمـــی خــــواد ♥ ســـاحـلـــه پـــر از هــیــــاهــــو، حــــالا خـیــلــــی بــی عـبــــوره ♥ مـــی کــوبــه مـــوجـشـــو دریـــا.. چــقـــد ایــن ســـاحـــل صــبـــوره ♥ لـنــگــــر انــداخــتـــه خــیـــالــت روی هـــر شـــب ســکــوتــم ♥ تــا ابــد فـکـــر تـــو ایـنـجــــاس.. بــــی تــــو مـــن رو بـــه ســقـــوطـــم گالری تصاویر سوسا وب تولز


تاریخ: دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:شعرنو , شعر عاشقانه , متن عاشقانه , متن ادبی ,
ارسال توسط نــاهـــــیــد
لـبـهـــایـــم کـــه تـشــنـــه و دلـتـنــگ مـــی شــــونــد بــاران را مـــی بــوســـــم مـــن ایـــن جــــا زیـــر بـــارانــم ، وقــــتــی کــه بـسـیــــار از تــــو دورم و تـــو را مـــی خـــواهــــم بـــاران را مـــی بـــوســــم ؛او تـــو را قـطــــره قـطــــره در مـــن فـــرو مـــی ریــــزد ؛خـــاطـــرت بـــاشــــد ؛ مــــا هــــر دو زیـــر یــک آسـمـــان زنـــدگــــی مــی کـنـیـــــم در دو ســــوی بــــاران هـــــا مـــن بـــه تــــو و بــــوســـه و بــــاران ایـمــــان دارم و قــــاصــــدک هــــا بـــه تــــو خــــواهــنـــــد گــفـــت کـــه دوسـتـــت دارم ! زنـــدگــــی شــــایـــد هـمـــیـن فــــاصــلــــۀ خـــیــس بـــارانـیــســـت کـــه تـــو را بـــه مـــن پــیـــونـــد مــــی زنــــد . . . گالری تصاویر سوسا وب تولز


تاریخ: یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:جملات عاشقانه , شعرعاشقانه , متن عاشقانه , شعرنو,
ارسال توسط نــاهـــــیــد
جــان بـگـــیــر از مـــن چـــو جــانــان دور شــــد از جــان مـــن ♥ اشــک حـســـرت مــی چـکـــد هــــر لـحـظــــه از مــــژگــان مــــن ♥ یــوســف گـمـگـشـــــتـه را مِـیــلــــی بـــه کـنـعــــانــش چـــو نـیـســــت ♥ رونـقــــی دارد ز غـــــم ایـــن کـلـبـــــه ی احــــزان مــــن ♥ ســاغـــــری دارم لــبـالـــب گـشـــتــه از خـــون جــگــــر ♥ دود خــیــــزد از کـبــــاب ایــن دل ســــوزان مــــن ♥ چــهـــــره خــنــــدان مـــی کـنــــم در مـجـمــــع بـیـگـــانـگـــان ♥ کِــــی خــبـــــر دارد کـســـــی از دیـــده ی گــــریــان مـــــن ♥ در پـــی یـک جـــرعـــه مــهــــرش جــــان بــــه خـشـنــــودی دهــــم ♥ بـلـکــــه ایـن حـســـرت بـگــیــــــرد از دل عـطـشــــان مــــن ♥ گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد

دلم به حالت می سوزد عشق!!...دلم به حالت می سوزد!!...به اسمِ تو، خلوتِ اندیشه ها را شخم می زنند!!...کنجِ دردهای بی پناه را به توپ می بندند!!...متنِ تمرکزِ زخم ها را حاشیه ی چرک می اندازند!!...حوصله ی نجابت را سر می بَرند!! و حتی گاهی، سر می بُرند!!...معرکه ی واژه راه می اندازند و زنجیرِ قافیه پاره می کنند!!...شعر را بد سابقه می کنند!!...مُشت مُشت، لبخندِ ژکوند خرجِ تراکمِ احساس می کنند!!...سایه ی هیچ آیه ای را برنمی تابند روی صفحه های مجازیِ بی معجزه!!...دوغِ دروغ های سپید را یک نفس سر می کشند و آروغِ شعرِ نو پس می دهند!!...غزل که جای خود دارد! مثنوی را هم چهار پاره می کنند!!...دلم به حالت می سوزد عشق!!...((((بقیه در ادامه مطلب))))



ادامه مطلب...
ارسال توسط نــاهـــــیــد
تمام زندگیم را دلتنگی پر کرده است… دلتنگی از کسی که دوستش داشتم و عمیق ترین درد ها و رنجهای عالم را در رگهایم جاری کرد ! درد هایی که کابوس شبها و حقیقت روزهایم شد٬ دوری از تو حسرتی عمیق به قلبم آویخت و پوست تن کودک عشقم را با تاولهای دردناک داغ ستم پوشاند . دلتنگی برای کسی که فرصت اندکی برای خواستنش ٬ برای داشتنش داشتم. دلتنگی از مرزهایی که دورم کشیدند و مرا وادار کردند به دست خویش از کسانی که دوستشان دارم کنده شوم . در انسوی مرزها دوست داشتن گناه است ٬ حق من نیست ٬ به اتش گناهی که عشق در آن سهمی داشت مرا بسوزانند . رنجی انچنان زندگی مرا پر کرده است٬ آنچنان دستهای مرا از پشت بسته است٬ آنچنان قدمهای مرا زنجیر کرده است که نفسهایم نیز از میان زنجیر ها به درد عبور می کنند . . . دوست داشتن تو چنان تاوان سنگینی داشت که برای همه عمر باید آنرا بپردازم … و من این تاوان سنگین را با جان و دل پذیرا شدم . همه عمر؛داغ تو بر پیشانی و دلم نشسته است و مرا می سوزاند. تو نمایش زندگی مرا چنان در هم پیچیدی که هرگز از آن بیرون نیایم. . . آنقدر دلتنگ دوریش هستم .. آنقدر دلتنگ سرنوشت خویشم .. آنقدر دل آزرده عشق تو هستم که همه هستیم را خوره بی کسی و تنهایی می جود . . . به او نگاه می کنم ٬ به او که چون بهشت بر من می پیچد و پروازم می دهد . به او که لبهایش از اندوه من می لرزند . به او که دستهای نیرومندش ٬عشقی که سالها پیش اجازه اش را از من گرفتند جرعه جرعه به من می نوشاند . . . . . به او که چشمهایش در عمق سیاهی می خندید و دنیایم را ستاره باران می کرد. به او که باورش کردم و دل به او باختم به او که دلم می خواهد در آغوشش چشمهایم را بر هم بگذارم و هرگز ٬ هرگز ٬هرگز به روی دنیا بازشان نکنم . به او که تکه ای از قلب مرا با خود خواهد برد به او که مرزهای سرنوشت ٬ سالها پیش دوریش را از من رقم زده است. سراسر زندگیم را اندوهی پر کرده است که روزها و ماهها از این سال به سال دیگر آنها را با خود می کشم و میدانم که زمان ٬ شاید زمان ٬ داغ مرا بهبود بخشد ولی هرگز فراموش نخواهم کرد که از پشت این دیوار شیشه ای نگاهش چگونه عمق وجودم را لرزاند. لبهایش لرزش لبهایم را نوشید و دستانش ترس تنم را چید و نفسهایش برگهای رنگین خزان را به باران عاشقانه بهار سپرد


ارسال توسط نــاهـــــیــد
خواهر کوچکم از من پرسید :♥ پنج وارونه چه معنا دارد..؟...♥ من به تندی گفتم ...♥ این سوال است که تومیپرسی؟♥ پنج وارونه دگر بی معناست...♥ خواهر کوچک من ساکت ماند...و سوالش را خورد..♥ دیدم از گوشه ی چشمش نم اشکی پیداست...♥ بغلش کردم و آرام گرفت...♥ او به ارامی گفت که چرا بی معناست...؟♥ من که در همهمه ی داغ سوالش بودم ...♥ از دلم ترسیدم...♥ من که معصومیت بغض صدایش دیدم...♥ به خودم میگفتم: اگر او هم یک روز ...♥ وارد بازی این عشق شود...♥ مثل من قهوه ی تلخ عاشقی خواهد خورد...♥ توی فنجان نگاهش ماندم ...♥ مات و مبهوت فقط میگفتم...♥ بخدا بی معناست...♥ پنج وارونه غلط ها دارد...♥ تو همان پنج دبستان خودت را بنویس...♥ پنج وارونه ی ما یک بازیست...♥ بازی بی معنیست...♥ تو همان پنج دبستان خودت را بنویس..!♥ گالری تصاویر سوسا وب تولز


تاریخ: یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط نــاهـــــیــد
نبض پلك چشم من ،مهمانسراي پاي توست♥ يادگار خاطرات مانده در شبهاي توست♥ من اسير عاشقي،مجنون و شيداي توام♥ رام تو،مفتون تو،پنهان و پيداي توام♥ از ازل در سرنوشت تار من،از ما شدي♥ كنج دل،همراه صد غم،،تا ابد مانا شدي♥ گرد و خاك خفته بر زنگار قبلم پاك شد♥ تا نگاه سبز چشمت؛كهكشان خاك شد♥ من كه رفتم با خودم از پيش تو،تنها شدي♥ همنشين روزهاي سنگي و صهبا شدي♥ در دل ويران من، بذر محبت كاشتي♥ خواب سنگين مرا، از روي شب برداشتي♥ دين و دل آواره و سرگشته ي كوي تو شد♥ مست و شيداي تنت،ديوانه ي بوي تو شد♥ سهم من از زندگي،رنداني و آوارگي است♥ ياد تو ،سرلوحه اين وادي و بيچارگي است♥ شور و حال چشم تو ،گوش دلم را باز كرد♥ شرم گرماي سرشكت، ديده ام را ناز كرد♥ رام عشق تو شدن،ديوانگي،سرگشتگي است♥ از براي روح من،اوج نياز بندگي است♥ گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
خسته شدم از دنيا اينجا دل من خون است♥ اينجا دل تنهايم در ياد تو مجنون است♥ اينجا دل من تنها آنجا دل تو شادست؟♥ آنجا چه كسي اين بار در دام تو افتادست؟♥ وقتي كه تو بودي دل با عشق تو مي خنديد♥ رفتي و دلم انگار روياي تو را مي ديد♥ شبها منم و غم ها؛دردي ز تو جا مانده♥ دنيا تو مرا درياب اين عاشق در مانده♥ گلدان دلم ديگر گل جز تو نمي خواهد♥ در قاب دلم هر روز تصوير تو مي ماند♥ دارد هنوز اميد اين دل كه تو باز آيي♥ اين شعر براي تو در خلوت و تنهايي♥ گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
میشود سیب از نگاهت سرخ چید ؛ در حریم امن قلبت سر کشید♥♥ همچو قایق بر سراب سینه ای؛ همچو باران بر شیار گونه ای♥♥ همچو شعری با غمی شیرین و شور؛ میکنی برذهن من با غم عبور♥♥ می شوی هم معنی ِ شعر و یقین ؛ من تو را معنی نکردم جز به این!♥♥ میبری اندوه و دردم را به دوش ؛ می خوری زخمی تنم را نوش ِنوش♥♥ میبری دار و ندارم را به بند؛ من اسیری بـه اشتیاق ِ آن کمند♥♥ من همیشه با خودم بد کرده ام؛ تا تو را دیدم، گنه صد کرده ام!♥♥ من تو را بر شعر دل حک میکنم؛ تا نباشی بر خودم شک میکنم ♥♥میشوی بر دین و دنیایم خدا؛ فکر رفتن میکنی تنها چرا؟ ♥♥من ندارم قاب عکسی در حضور؛ وقت هجرت میشوی زخمی صبور♥♥ من شدم لیلای بی تاب و خراب؛ هر صدا بیدار میکردم ز خواب♥♥ خواب میدیدم غمی سنگین و سرد؛ مثل رفتن مثل دوری مثل درد♥♥ چشم را مهمان اشکم کرده بود؛ بغض را هم وزن قلبم کرده بود♥♥ از میان شعر من پل بسته بود؛ بر هجای رفتنت دل بسته بود♥♥شعر ِ من! جان و تنم را میبری؛ وقت رفتن هر چه دارم می خری؟ گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
حرفهایی سوخته بر دامان غم؛ می گدازد سینه ام را باز هم!♥♥ حرفهایی تکه تکه می چکید؛ وحی غربت ،دم به دم سر می رسید!♥♥ خانه ای بهتر ز چشم من ندید؛آیه های اشک، یک یک می دمید!♥♥ او شبیه بغض من از آه بود؛ او به سوی گونه ام در راه بود♥♥ ای همیشه جاودان در سینه ام؛ ای نفس هایت همه آیینه ام♥♥ با من این دل گویه ها را گوش کن؛ های های سینه ام را نوش کن♥♥ با من این دیوارها نامحرم اند؛ روی بغضم اشکهایت مرهم اند!♥♥ عقد می بندد نگاهم با غمت؛شور و شیرین می شود زخم لبت!♥♥ مِهر من گلواژه هایی زخمی است؛ سهم این بودن نگاهی شرجی است!♥♥ خواب دیدم می روی از پیش من؛نیست دوری ها جان دل، همکیش من! ♥♥ تو مکن باور فراموشت کنم؛ دست بردارم تو را یادت بَرم!♥♥ خامُشم،شعرم پر از تکرار توست؛ آرزوی هر شبم دیدار توست!♥♥ تو مرا باور نکن دوری کنم؛می شود باشی و مهجوری کنم؟!♥♥ من ندارم بهتر از شب های تو؛ شربتی زخمی تر از لب های تو♥♥ با تو تعبیر شقایق ساده است؛ این بساط سوختن آماده است♥♥ بی تو شب ها ، واژه ها سر می کشم ؛مست نامت ، رقص بر غم می کنم♥♥ خسته از طعم غریب قسمتم؛ صد پیاله اشک ، سهم هر شبم♥♥ خنده از آیینه هایم رفته است؛ این حقیقت آخر هر قصه است!♥♥ شعرهایم را ببین ، دلتنگ توست؛ با ردیفی سرخ ،هم آهنگ توست♥♥ روی لب هایم شبی نامت گذشت؛ پشت سر غم بود با من می نشست♥♥ روی قلبم دردها آلاله کشت؛ عاقبت دستی مرا خواهد نوشت!♥♥ می نویسد شرح مشروح مرا؛ از سکوتی بی دریغ و بی صدا ♥♥ زخم می زد ضربه های خیس غم؛ شرح گفتن نیست ، آی ،اینبار هم.... گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
کجاست \"شعر باران ِ \" دست های تو وقتی چشمها را به میهمانی غزل های مجروح و حاشیه های اشاره و اشک می برد.... کجاست مسیر باریدن این همه درد وقتی در مطلق سکوت با آینه تکرار میکنی و تنها،نیمکت های منتظر شهر شاعر تصنیف های بی مخاطب اندوه می شود..... کجاست رد پای جامانده تو از غربت راه های بی چراغ وقتی که پرستوهای مشتاق ِ در به در را خانه نشین سرزمین های بی چنار و بی پلاک می کند..... کجاست حوالی امن خیال تو وقتی در کلاف امروز و فردای قسمت و غصه بی تعبیر و ترانه کنار می آید و تکرار می شود.... کجاست فصل میعاد تو و زخم های سرخ شعر وقتی که ذهن عقیم مرا وداع شقایق ها و آینه های بی تصویر با یک بوسه ی اشک ، بارور می کند...... کجاست محزون ترین قناری سرزمین های اسیر وقتی تنهایی ِ باد آورده ی مرا به ابدیت یک بغض می رساند و خاموش می شود....... گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
در مـیــــان آسـمـــان بــاران بـــود ؛ مـثـل هــــر دم گـــریــه ام آســـان بــود♥♥ رفـــت آن مـهـــرو وفــــایــی کــه بــه دل بــود شـبـــی ؛ شــایــد از بـخــت مـنـــه حـیــــران بــود♥♥ لـحـظـــاتــی بــه مـــدارا سـخـنــــی مــی گـفـتـــی! ؛ در لـبـــت زهـــر بـســــی غـلـتـــان بــود♥♥ خـــانـــه ای ســـاخــتـــه بــودیـــم بــه عـشـــق ؛ سـقـــف آن هـــم نـفـــس طـــوفـــان بــود♥♥ کـــولـــه بــار مـــن در ایــن راه چـــو عـشــــق ؛ بــار تـــو شـیــــوه شـیــــطــان صـفــــتــی پـنـهــــان بـــود♥♥ راهـــی عــشــــق شـــدم هـــر نـفـســـی ؛ آه ایـنـجـــا کـــه فـقـــط خـــانــه شـیـــادان بـــود♥♥ در خـــیــالـــم چــــو پــرنـســـی بــه بـهــشـتــــی بـــودم ؛ هـــه ..کـــه ایـنـجـــا قـفـــس وزنــدان بـــود♥♥ بــال و پـــر ریـخــــتــه و خـــونـیـــن دل ؛ سـیـنــــه ات کـیـنـــه جـــلادان بــــود♥♥ در بـهـــاری کـــه در آن عـشـــق تـمــــنـا کـــردم ؛ عــاقـبـــت درد بــه جـــان پــیــــدا بــــود...♥♥ گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
تو مثه طلوع صبحی واسه این چشمای بی خواب♥♥ میچینم از باغ عشقت گل شب بو زیر مهتاب♥♥ عاشق ناز نگاتم تو نگیر از من نگاتو ♥♥ کاش بیام زیر قدمهات ببوسم اون خاک پاتو ♥♥ برق چشمای خمارت منو باز کرده طلسمت ♥♥ هر جا ردی جا گذاشتم روی اون حک شده اسمت♥♥ من پر از آتیش عشقم تویی اون نیاز فردام ♥♥ بمیرم جز تو نمیخوام تویی اون نبض نفسهام ♥♥ بی تو از مرز نبودن رسیدم به مرز هستی ♥♥ مثل یک قدیس خاکی به حریم دل نشستی♥♥ وقتی هستی در کنارم مثه گل میشکوفه لبهام ♥♥ اما وقتی بی تو هستم میشکنه آینه ی چشمام♥♥ تو میون این زمینی که به گردت من میچرخم ♥♥ مثه پروانه ی خوشبخت جون میدم به عشقت هر دم♥♥ من اسیر اون نگاتم تو بیا و دل به من ده ♥♥ میپرم از اوج چشمات مثل یک قوی پرنده ♥♥ ذره ذره جون میگیرم از وجود نازنینت ♥♥ کاش پیشم باشی همیشه تا باشم عاشقترینت ♥♥ گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
غزل ناب نگاتو باز دلم زمزمه کرده♥♥ غم دوریت برای من بدترین عذاب ودرده♥♥ باتوپائیزوزمستون یه بهار دیرگذربود♥♥ فکرسال وماه نبودم غصه هام توی سفربود♥♥ یاد اون خاطره هاتم اون غروبای قدیمی♥♥ گل لبخند تو می شکفت توی سرمای صمیمی♥♥ حالا از روزی که رفتی دیگه ماه شب نمی تابه♥♥ خورشید ازوقتی که رفتی تا حالا همش تو خوابه♥♥ غزل وداع روخوندی گریه شا بیت چشات بود ♥♥ دل نمیکندی توازمن غم رفتن تو نگات بود ♥♥ نمیدونم کی بود اونکه توروازکنارمن برد♥♥ آخه نیستی که ببینی دلم ازندیدنت مرد♥♥ وقتی برگشتی نگاتو باز ندزدی ازنگاهم ♥♥ میدونی که من اسیر اون چشای بیگناهم ♥♥ قاصدا خبرآوردن که تو برگشتی دوباره♥♥ حالا که اومدی دنیا باز واسم رنگ بهاره ♥♥ داشتم ازغصه میمردم جزتوهیچکسو نداشتم ♥♥ میدونستم برمیگردی اسمشو سفرگذاشتم♥♥ گالری تصاویر سوسا وب تولز


ارسال توسط نــاهـــــیــد
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد